تعدادی از نخبگان و فرهیختگان دانشگاهی – حوزوی ایران طی نامه ای به فعالان سیاسی – اجتماعی غرب آسیا خواهان تبادل راهکارهای تخصصی برای خروج آمریکا از منطقه شدند.
به گزارش آذر به نقل از سازمان تبلیغات اسلامی، در این نامه ضمن اشاره به خسارت های مختلف حضور نظامی سیاسی آمریکا در منطقه غرب آسیا پیشنهاد شده است که عالمان و مصلحان اجتماعی از ظرفیت به وجود آمده در ملت ها بعد از جنایت اخیر آمریکا در به شهادت رساندن نماد مقاومت سردار حاج قاسم سلیمانی، در جهت اخراج آمریکا از منطقه به تبادل نظر و راهکار بپردازند.
تابحال در کنار امضای برخی از فرهیختگان برجسته حوزوی – دانشگاهی حدود ۴ هزار نفر از جامعه علمی کشور هم به امضاکنندگان این نامه پیوسته اند.
نامه نخبگان و فرهیختگان دانشگاهی – حوزوی ایران به فعالان سیاسی – اجتماعی غرب آسیا بدین شرح است:
درود بر وجدان های بیدار ملت های غرب آسیا بخصوص جوانان، نخبگان و علمای دین
چندی قبل جنایتی توسط دولت تروریست آمریکا در منطقه ما رخ داد که دنیای اسلام را به مقطعی تاریخ ساز و روزهایی سرنوشت ساز وارد ساخت. حادثه ای که در عین دردناک بودن، فرصتی است تا همه معادلات استکبار را در این منطقه به سود ملت ها دگرگون سازد. حادثه ای که می تواند عزت و کرامت را به مسلمین برگرداند و غبار دهه ها مظلومیت و تحقیر را از جغرافیای ما بزداید.
فطرت های به ستوه آمده و نفرت های فراگیر شده، بزرگترین سرمایه ای است که امروز می تواند ما را در جبهه ای واحد قرار داده، خاکریز به خاکریز، حقوق تاریخی پایمال شده ما را از استکبار بازستانده و بر قدرت های پوشالی و ظاهری آنان فائق آورد. تبدیل این دارایی به اراده های ملی و عقلانیتی پایدار، وظیفه ای است که جز از عهده نخبگان، عالمان و کنش گران بر نمی آید. فردای سرزمین هایمان، امروز در دستان ما و شماست و البته فرصت های الهی همیشگی نیست.
خصم آمریکایی بعد از دهه ها استعمار، دیگر بار در سال ۲۰۰۱ میلادی، با حادثه ای خودساخته و حمله به برج های دوقلو در نیویورک، با اسم رمز “آغاز جنگ های صلیبی” و “تأسیس خاورمیانه جدید” به سرزمین های ما، لشگرکشی نمود. آن چه در سر داشت ایجاد کشورهای وابسته، ضعیف و مصرف کننده که دائماً به بهانه های قومی و ناسیونالیستی با یکدیگر دشمنی کرده، هر یک برای رفع نیازهای خود، با دولت جعلی اسرائیل رابطه برقرار نموده و در نتیجه رژیم منحوس صهیونیستی را بر همه ی امور منطقه مسلّط سازد.
پروژه ای که با پوشش مبارزه با تروریسم و ترویج دموکراسی با حمله نظامی به عراق و افغانستان آغاز گردید و آرام آرام دستاوردی جز میلیون ها خون بر زمین ریخته، میلیاردها دلار منابع به غارت رفته، تفرقه، ناامنی، جنگ داخلی، وابستگی اقتصادی و تجزیه کشورها برای ما به ارمغان نداشته است.
به گزارش نهادهای رسمی، کشته شدن بیشتر از یک و نیم میلیون نفر در عراق، پانصد هزار نفر در سوریه، دویست هزار نفر در افغانستان، پنجاه هزار نفر در یمن، آوارگی بیشتر از چهار میلیون نفر از عراق، شش میلیون نفر از سوریه، سه میلیون نفر از افغانستان، ده برابر شدن تولد نوزادان ناقص الخلقه، به کارگیری بمب های فسفری سفید و اورانیومی در مقابل غیرنظامیان، تأسیس گروه های تروریستی همچون داعش، به کارگیری سازمان های جنایت کاری همچون بلک واتر برای ترور هوشمند دانشمندان، دریافت صدها میلیارد دلار از دولت های منطقه بابت فروش تسلیحات، ایجاد زندان ها و شکنجه گاه هایی همچون ابوغریب، هدف قراردادن بیمارستان ها، روزنامه نگاران، آمبولانس ها، مجالس عروسی و مدارس، تجاوز و حرمت شکنی سربازان آمریکایی نسبت به زنان و دختران کشورهای تحت اشغال، به راه انداختن بیشتر از ده جنگ تمام عیار قومی-مذهبی، تخلیه ده ها چاه نفت از سوریه و عراق، سرکوب نمودن جریان بیداری اسلامی، اقدام مستقیم به کودتاهای نظامی، تنها بخشی از هزاران فساد و شرارتی است که ده ها پایگاه نظامی و ده ها هزار نیروی آمریکایی، با حضور بیست ساله خود برای ما رقم زده اند.
در مقابل این فسادانگیزی ها، شجره ای طیبه از میان مستضعفین منطقه قد برآورد. از سواحل مدیترانه تا رشته کوه های هندوکش، شجاعانه سینه خویش را سپرِ بلای ملت ها کرد و روزها و شب ها در مقابل توطئه های مکّارانه شبکه استکباری ایستادگی نمود. زنجیره ای حق مدار، متشکل از نیروهای عرب، فارس، افغان، کرد، ترک، اهل سنت، شیعی و مسیحی که به دور از هر نژاد و سلیقه، همدلانه برای احقاق عدل و هدم ظلم مبارزه نمود.
این جنبش بعد از سال ها ایستادگی، توانست با ضربات فرهنگی، سیاسی و نظامی، شکست های آشکاری را بر سلطه جویان وارد آورد. شیطان بزرگ بعد از استیصال از مقابله رودررو با این نهضت، دست به عملی بزدلانه زد و با ترور نمادهای آن، این مبارزات را در یک نقطه عطف تاریخی قرار داد. عکس العمل های مردم منطقه در قبال این جنایت نشان داد که آمادگی ها برای بیرون راندن فیزیکی نیروهای اشغالگر آمریکایی، به اوج خود رسیده است.
اما حالا، نفس ها در سینه دنیای اسلام حبس شده است تا ببیند سرنوشت استقلال و عزت مان چه خواهد شد؟ آیا آزاد مردان، خواهند توانست پرده ترس و تردید را کنار بزنند؟ آیا نخبگان، عمود اراده خویش را بر فرق نمی شودها و نمی توانیم ها فرود خواهند آورد؟ آیا زعمای دین، مشت های خویش را بر بوق های تفرقه خواهند کوبید؟ آیا چهره های سیاسی، به وعده های مزوّرانه غرب پشتِ پا خواهند زد؟ آیا عناصر حکومتی، به قلدرمآبی های آمریکایی، سیلی خواهند نواخت؟ آیا فعّالان اقتصادی، پرچم همت خویش را بر بلندایِ رفع وابستگی ها نگاه خواهند داشت؟ آیا بانوان فداکار، با طردِ فرهنگ لاابالی گری و بی تفاوتی، در پیشگاه تاریخ روسفید خواهند شد؟
بی گمان رهایی کامل از سلطه استکباری آمریکا، با موانع، سختی ها و فشارهایی همراه خواهد بود، برای مقابله با آنها و تسریع در گشایش ها توجه به نکاتی ضروری است:
اولاً؛ مهم ترین سلاح ملّت ها، اتحاد و یکپارچگی است. ما باید ضمن حفظ استقلال و حاکمیت کشورهایمان، بدون توجه به نقاط افتراق و ترفندهای تفرقه افکنانه رسانه های غربی، در کنارِ یکدیگر قرار گیریم. از همین رو ضروریست در کوتاهترین زمان، نشست های دوره ای با مبحث تبادل راهکارهای تخصصی برای تسریع در خروج نیروهای آمریکائی از منطقه برگزار شود و کمیته هایی متشکل از نخبگان و فرهیختگان ملل مختلف منطقه برای ایجاد بسترهای همکاری چندجانبه در زمینه علم و فناوری، مالی و اقتصادی، رسانه ای، گردشگری، نظامی و امنیتی سازمان دهی شود. این ارتباطات اساسا می تواند ما را بیشتر از پیش قوی ساخته و در مقابل توطئه های طراحی شده ایمن سازد.
ثانیاً؛ غرب آسیا منطقه ای با سابقه تمدنی چندین هزار ساله، حاوی بالاترین منابع نفتی و گازی جهان، دارای جغرافیای راهبردی و استراتژیک بی نظیر و از همه بالاتر برخوردار از جمعیت جوان و فرهنگ توحیدیِ مشترک است. بنابرین اساسا شایستگی این را دارد که با دستانِ فرزندان خود رفاه، پیشرفت، آزادی و تعالی را در سایه صلح، امنیت و کرامت برای ساکنانش به ارمغان آورده و قطب جدید تمدنی، متکی بر معنویت و عدالت را به بشریت عرضه دارد.
ثالثاً؛ تجربه های تاریخی نشان داده است هرگاه امتّی به وعده ها و سنت های تردیدناپذیرِ الهی خوش بین باشد و با اعتماد بر آنها وارد میدان کارزار گردد بر همه ی سازوبرگ قدرت های طاغوتی و مستکبر پیروز خواهد شد؛ وَ لَوْ قَاتَلَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوَلَّوُاْ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا یجِدُونَ وَلِیًّا وَ لَا نَصِیرًا * سُنَّهَ اللَّهِ الَّتیِ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَ لَن تجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدِیلًا (فتح/۲۲ و ۲۳)
در پایان، بار دیگر متذکر می شویم که نبرد فعلی، نبرد اراده هاست. هر اراده ای که میدان را خالی نکند، پیروز خواهد شد. در دوره ای که قرائن و شواهد انکارناپذیری بر افول همه جانبه قدرت آمریکائی دلالت دارد، تنها برگ برنده سلطه گران، هراس ها و وسوسه هایی است که بتوانند با ایجاد ناامیدی در اراده و عزم ما تزلزل ایجاد کنند. استقامت اراده ها، ضامن پیروزی نهایی خواهد بود؛
إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ (فصّلت/۳۰)
آیات محسن اراکی، سید محمدمهدی میرباقری، محمدباقر تحریری، محمود عبداللهی، غلامرضا فیاضی و حسن رمضانی از اساتید حوزه های علمیه همچون امضاء کنندگان این نامه هستند.
همینطور حسین کچوئیان عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی، رضا روستا آزاد رئیس سابق دانشگاه صنعتی شریف، غلامعلی افروز رئیس اسبق دانشگاه تهران، هادی اکبرزاده عضو شورایعالی مرکز الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت، عماد افروغ جامعه شناس و رئیس اسبق کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، محمدحسین رجبی دوانی استادیار تاریخ اسلام دانشگاه جامع امام حسین(ع)، شهلا باقری عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی و سهیلا صادقی عضو هیات علمی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه تهران همچون فرهیختگان دانشگاهی هستند که به امضاء کنندگان این نامه پیوسته اند.
در همین راستا پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم ضد السلام قم وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی آمادگی خویش را به منظور برنامه ریزی و برگزاری این نشست های تخصصی اعلام نموده است.
منبع: آذر