آذر ساخت و سازهای متروپلی، سازوکارهای ناکارآمد
به گزارش آذر به نقل از ایسنا، علی ربیعی در یادداشتی نوشته است: آنچه شاید بتواند مسئولیت همه ما در قبال جان باختگان و فاجعه دیدگان باشد این است که از این مصیبت های جانخراش از سیل و زلزله گرفته تا پلاسکو و متروپل که هر ازچندگاه، شاهد آن هستیم، ساز وکارهایی تمهید نماییم که از تکرارپذیری لطمه های برآمده از این حوادث تلخ اجتناب شود.
بطور معمول پس از موجی از تاثر و تاسف و فضای عاطفی رسانه ای، باز هم نظام ساخت و سازی به همان شیوه قبلی به کار خود ادامه می دهد و از لطمه شناسی و طراحی سازوکار جدید اثری نمی بینیم. راه صحیح بعد از وقوع چنین حوادثی، بازبینی جدی در بخشنامه ها و مقررات و نظارت بر مسئولیت ها است. اصلاح سازوکارها بسیار مهم تر از شناسایی مقصران است که بطور معمول در اینگونه ماجراها در فضای خبری دنبال می شود.
در همه این اتفاقات، ذینفعان و دستگاههای مختلفی دخیلند که بطور معمول نقش آنها در هاله ای از ابهام باقی می ماند. بهرحال یافتن قصور و تقصیر به هراندازه و روشن و شفاف کردن آن می تواند به روند نظارتها _که بطور معمول سازوکارها در این میان نامناسب هستند_ کمک کرده و آنرا اثربخش تر کند.
تجارب و بررسی های علمی نشان میدهد بالارفتن هزینه نادیده انگاری و فساد در دادن مجوزها و نظارت، عامل مهمی در عدم تکرارپذیری اتفاقات مشابه است.
من شناختی از سازنده متروپل ندارم اما بنابر الگوهای مشابه می توان پیش بینی نمود که متاسفانه ساختار و شرایط سیاسی_اقتصادی در شهرها و شهرستان ها به شکلی است که افرادی می توانند به آسانی پشتوانه های سیاسی محلی برای خود دست و پا کنند به ویژه کسانی که دارای امکانات مالی قوی هستند. اینها عِده و عُده برای خود جمع می کنند؛ یارگیری کرده و در انتخابات موثر واقع می شوند و متاسفانه در بی سامانی سیاسی، چنین افرادی مبدل به تعیین کنندگان و تاثیرگذارندگان انتخابات شورای شهر، مجلس و… می شوند. شفاف کردن سازوکار انتخابات در سطح شهرها و محله ها، متاسفانه وقتی در تعیین صلاحیت ها فقط با ملاحظات سیاسی و سخت گیری های فکری تصمیم سازی می شود، حیات سیاسی اینگونه پشتیبانان ادامه می یابد.
همین طور نقش افراد کم دانش و فاقد اخلاق حرفه ای چه در بخشهای نظارتی مهندسی و چه در بخشهای تصمیم گیری در وقوع این حوادث چشم گیر است.
سالهاست در مورد کیفیت گسترش رشته های دانشگاهی، ملاک های صلاحیت حرفه ای و عمل به دیدگاه ناظر و الزامات قانونی مناقشاتی وجود داشته است. به اعتقاد من، پرونده متروپل را محدود به این پروژه نکنیم و پروسه حادثه “متروپل ساز” را به نقد بکشیم.
دولت کمیته تحقیقی تشکیل داده است. سازوکار صحیح این است که در این حادثه و حوادث مشابه، کمیته تحقیق ملی شکل بگیرد. در این کمیته مناسب می باشد افرادی از نمایندگان نهادهای مدنی، متخصصین دانشگاهی و حتی از میان داغدیدگان، کسانی حضور داشته باشند. انتشار گزارش کمیته ملی متروپل می تواند آرام بخش بوده و اعتماد اجتماعی را برای مراقبت از پیشگیری در موارد مشابه افزایش دهد.