آذر: شهاب اسفندیاری رئیس دانشگاه صدا و سیما طی رشته توئیتی تحت عنوان آرایش غلیظ به بازخوانی یک پروژه تبلیغاتی که به شکل فاجعه باری ضدتبلیغ شد، پرداخت.
به گزارش آذر به نقل از مهر، شهاب اسفندیاری رئیس دانشگاه صدا و سیما طی رشته توئیتی نوشت: «بازخوانی یک پروژه ی تبلیغاتی که به شکل فاجعه باری ضدتبلیغ شد. ۱) داستان صوت ظریف داستان نشت و درز و سرقت نیست. با یک پروژه تبلیغاتی کاملاً «هماهنگ» و «طراحی شده» انتخاباتی مواجه هستیم که حتی زمان بندی انتشار هم با سفر «سوژه» هماهنگ شده تا نباشد که بخواهد توضیحی دهد. البته طراحان برخی محاسبات را اشتباه کردند و سخت پشیمان خواهند شد. ۲) در تاریخ تبلیغات تجاری و روابط عمومی نمونه های مشهوری از پروژه هایی داریم که به فاجعه و افتضاح تبدیل شدند و بعضاً برای عبرت به دانشجویان تدریس می شوند. به نظرم پروژه صوت ظریف هم در آینده بعنوان نمونه ای شاخص در تاریخ افتضاحات تبلیغاتی و روابط عمومی تدریس می شود. ۳) اما برای آنها که شک دارند این پروژه با وزیر «هماهنگ شده» است، علاوه بر سکوت معنادار چند روزه ی آقای وزیر، شاید این نکته جالب باشد که جناب شعبانی معروف – مشاور سابق دکتر ظریف – هم گفته که انتشار این مصاحبه به نفع نامزدی دکتر ظریف در انتخابات است. ۴) به نظرم «تِم» این فایل صوتی پخش شده، کاملاً در امتداد «تِم» مصاحبه دکتر ظریف با روزنامه اعتماد بود. آن مصاحبه هم یک پروژه تبلیغاتی در امتداد «ری-برندینگ» دکتر ظریف بود. یک «گریم ملایم» برای انتقال از نقش وزیر امور خارجه، به نقش نامزد ریاست جمهوری. ۵) گزاره ی معروف آن مصاحبه که کاملاً حساب شده در متن کاشته شده و شاید از قبل طراحی و تمرین هم شده بود، «صفر بود اختیارات وزیر خارجه» و «مأمور و معذور» بودن او بود. قرار بود دکتر ظریف «غسل تعمید» داده شده و تطهیر شود تا برای «تولدی دیگر» آماده شود. ۶) در تحلیل آن مصاحبه نوشتم که تناقض های دکتر ظریف گاه به جایی می رسد که حیثیت حرفه ای او را نیز خدشه دار می کند. اما مصاحبه کننده به مثابه ی یک «گریمور» تا حد ممکن لطمه ها را مدیریت کرده بود. حداقل در آن مصاحبه «صداقت» و «شرافت» دکتر ظریف خدشه دار نشد. ۷) اما در این مصاحبه اخیر، به نیت انتساب برخی صفات مثبت و جذاب به سوژه ی مورد نظر پیش رفته اند (دیپلمات نخبه ی مظلوم و دلسوز که با دست بسته برای وطن می کوشد)، اما در عمل اساسی ترین صفات مورد نیاز برای هر نامزد انتخاباتی، یعنی صداقت و شرافت سوژه را به باد فنا داده اند. ۸) وزیری که چند هفته قبل در کلاب هاوس دعوت شدن سردار سلیمانی به مسکو و مذاکره در مورد سوریه را با افتخار جز ثمرات برجام به ملت می فروخت، در این نمایش تبلیغاتی می گوید اساساً این سفر و رایزنی روس ها با سلیمانی برای بر هم زدن برجام بود! تقدم و تأخر گفته ها مهم نیست. تناقض مهم می باشد. ۹) اصلاً به فرض روس ها پس از برجام حاضر شده باشند با ایران در سوریه همکاری کنند. چرا باید وزیر خارجه ایران از این که یک فرقه ی وحشی و خطرناک مثل داعش شکست بخورد و نابود شود ناراحت است؟ نکند قول و قراری بوده که بعد از صنعت هسته ای، سوریه را هم دو دستی تحویل آمریکا دهند؟ ۱۰) ظاهراً برای مغزهای کوچک استعمارزده، اهمیت خرید هواپیما برای تسهیل مسافرت های خارجی طبقه ای که آنها بدان تعلق دارند، از شکست سلطه ی داعش بر سوریه و عراق و دفع داعش از نزدیکی مرزهای ایران و حفظ نفوذ راهبردی و دست برتر ایران در معادلات منطقه اهمیت بیشتری دارد. ۱۱) آیا طراحان این پروژه ی تبلیغاتی و نشر دهندگان فایل صوتی حاضرند نامه نگاری های مسئولان وزارت امور خارجه به مسئولان عالی رتبه نظام برای گرفتن پرونده سوریه از سردار سلیمانی و تقدیم آن به وزارت خارجه برای «نقد شدن» در مذاکرات را هم منتشر کنند؟ ۱۲) آیا طراحان این پروژه حاضرند توضیح دهند که ماجرای قهر وزیر خارجه با رئیس جمهور در شهریور ۹۹ چه بود؟ علت اصرار وزیر خارجه برای پذیرش طرح پوتین چه بود؟ چرا دکتر ظریف اصرار داشت رئیس جمهور ایران با قاتل سردار سلیمانی در جلسه آنلاین سران ۵+۱ شرکت نماید و با ترامپ گفت و گو کند؟ ۱۳) چه بسا بی اعتنایی های تحقیرآمیزی که دکتر ظریف بعد از روی کار آمدن دولت بایدن تحمل کرد و شرط و شروط دولت بایدن برای بازگشت به برجام هم ناشی از این باشد که آنها هم خبر داشتند که وزیر خارجه ایران چقدر برای مذاکره با دولت ترامپ دست و پا زده و لابی کرده است. ۱۴) وقتی نگاه یک سره خیره به غرب است، نتیجه همین می شود. وزیری که حتی بعد از امضای توافق با چین می گوید سیاست نگاه به شرق زمانی که خود شرق نگاهش به غرب است جواب نمی دهد، حالا می گوید روسیه مخالف برجام بود و نمی خواست توافق ایران و غرب شکل بگیرد و دنبال بر هم زدن آن بود. ۱۵) قاعدتاً کار «نوابغ دیپلماسی» باید همین باشد که از میدان تعارض منافع قدرت ها دنبال تامین حداکثری منافع ملی ایران باشند، نه آنکه همه ی تخم مرغ ها را در یک سبد، آن هم سبد سوراخ، بگذارند و همه ی سرمایه ی خودرا در قماری بزرگ در معرض نابودی و تباهی قرار دهند. ۱۶) که در مصاحبه با اعتماد گفت مراسم خاکسپاری باشکوه سردار سلیمانی نشان داد قهرمان مردم ما کسی است که در مقابل آمریکا بایستد، حالا با غصه و حسرت کاهش محبوبیت خودش را با افزایش محبوبیت سردار سلیمانی مقایسه می کند و تلویحاً مردم را سرزنش می کند که ارزش «دیپلماسی» را نمی فهمند. ۱۷) از حضرت امیر (ع) نقل است که «دروغ گویی عیبی رسوا کننده است». کاش تصویر دکتر ظریف فقط بعنوان یک وزیر خارجه ساده لوح و بی کفایت که امتیازات زیادی داد و هیچ امتیازی نگرفت در تاریخ ثبت می شد. حتی خاتمی هم سال ها قبل گفته بود ترجیح می دهم به من بی عرضه بگویند تا خائن. ۱۸) اما وزیری که در کارنامه اش هیچ دستاوردی ندارد، برای توجیه ناتوانی خود مذبوحانه بر چهره ی تابناک اسطوره ی بین المللی مقاومت پنجه می کشد. وزیری که از «بچگی» دیپلمات بوده و «سربازی » اش را هم در نیویورک گذرانده، حتی تاریخ حضور مدافعان حرم در سوریه را نمی داند. ۱۹) طراحان این پروژه ی تبلیغاتی، که متأسفانه دکتر ظریف هم داوطلبانه و مشتاقانه در «سیاه بازی» آنها ایفای نقش کرده، مانند آرایشگران ناشی یک آرایش غلیظ بی ربط و نامتناسب با شخصیت و مجلس به این «عروس انتخاباتی» خود داده اند. در حقیقت او را با چهره ی «بدکارها» بیرون فرستاده اند. ۲۰) در تاریخ و فرهنگ و ادبیات ما، همیشه در کنار اسطوره ها و قهرمان ها، آدم های حقیری بوده اند که ضعف ها و ناکامی های خودرا به وجود آن قهرمان ها فرافکنی کرده و از بغض و حسد آن قهرمانان در عذاب بوده اند. گاه با ناجوانمردی برای ریختن خون و یا آبروی آن قهرمانان اقدام نموده اند. ۲۱) اما همچنان نام آن قهرمانان و اسطوره ها است که به احترام زنده مانده است و حکایت آنها است که سینه به سینه نقل می شود و الهام بخش نسل ها است. عزت و ذلت به دست خدا و برمبنای سنت های الهی است. اما گویی تقدیر آنست که خبیث ها، حسودها و نامردها به دست خودشان ذلیل و رسوا شوند.»
منبع: azar22.ir