آذر: دو کارشناس مسائل بین الملل در میزگرد خبرگزاری مهر ضمن بیان این که همکاری با شرق به مدلول محرومیت از سایر نقاط جهان نیست به بررسی ساختار دیپلماسی اقتصادی کشورمان پرداختند.
خبرگزاری مهر، گروه سیاست- محمد مهاجرانی؛ دیپلماسی متوازن و توسعه روابط با کشورهای همسایه، یکی از اولویت های اصلی دستگاه سیاست خارجی کشورمان در دولت سیزدهم است.
علی رغم رویه های گذشته که پنجره ی دیپلماسی را بیش تر معطوف به کشورهای اروپایی و غربی می کردند، رویه ی عملی سیاست خارجی دولتِ سیزدهم نیز گویای جایگاه ویژه همسایگان در نزد مقامات همچون حجت الاسلام رئیسی رییس جمهور دارد. بنابر عقیده ی کارشناسان سیاست خارجی ظرفیت های گسترده ای در اطراف ایران و در شرق وجود دارد که در صورت استفاده می تواند منجر به بهره فراوانی برای کشورمان و در نهایت خنثی سازی تحریم ها شود. البته برای کشورهای همسایه و آسیایی نیز ظرفیت های گسترده ای در داخل ایران وجود دارد.
در همین راستا، سلسله نشست های تخصصی تحت عنوان «توسعه دیپلماسی همسایگی» در خبرگزاری مهر برگزار شد و با حضور، «رامین میهمان پرست» سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه و «فتح الله توسلی» نماینده مجلس شورای اسلامی، بایسته های توسعه دیپلماسی همسایگی، ساختار دیپلماسی اقتصادی در کشور و فرصت های پیش رو در دیپلماسی همسایگی مورد بررسی قرار گرفت.
رامین میهمان پرست سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه و کارشناس مسائل بین المللی ضمن اشاره به لزوم جراحی در ساختار اقتصادی کشور، اظهار داشت: در دیپلماسی اقتصادی به مدلول تنظیم روابط تجاری و اقتصادی ما با کشورهای دیگر، ضعف های جدی داریم.
وی اضافه کرد: نخستین ضعف این است که ساختار در دیپلماسی اقتصادی نداریم و خیلی از سازمان ها، نهادها و وزارتخانه ها در دیپلماسی اقتصادی نقش آفرین هستند اما جایگاه ندارند و هماهنگ نیستند.
فتح الله توسلی نماینده مجلس شورای اسلامی نیز در تشریح سیاست های مجلس شورای اسلامی برای توسعه دیپلماسی همسایگی، اظهار داشت: سیاست مجلس این است که از بحث دیپلماسی اقتصادی استفاده نماید و دستگاههای نظام را تا جایی که می تواند با هم هماهنگ کند.
وی همین طور حضور دو قدرت بزرگ جهانی در آسیا را یک فرصت تلقی نمود و اظهار داشت: در زمینه قدرت، از ۵ کشور بزرگ دنیا، دو کشور چین، روسیه در آسیا قرار گرفته است. این کشورها به گونه ای در معادلات کلان بین المللی، همیشه با غرب رقابت داشتند.
این نماینده مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: کشورهای دیگر هم که از این ظرفیت قدرت هسته ای در شورای امنیت برخوردار نیستند تلاش کردند که به گونه ای به این کشورها متصل شوند. بدین سبب حضور این دو قدرت در منطقه سبب شده یک سری معادلات امنیتی در منطقه شکل بگیرد.
مشروح میزگرد «توسعه دیپلماسی همسایگی» که در خبرگزاری مهر برگزار شد، بدین شرح است:
به نظر شما عقبه نظری و تاریخی دیپلماسی آسیایی در کشور ما به کجا بر می گردد؟
مهمان پرست: دو تمدن قدیمی از چهار تمدن باستانی یعنی ایران و چین ما را یاد مسیر ابریشم و تجارت هایی که در قدیم صورت می گرفته است، می اندازد و ایران یکی از مسیرهای جدی و تأثیرگذار برای تجاری بین المللی بوده است. در حقیقت نگاه همکاریهای تجاری با کشورهای آسیایی و کشورهای شرق در تاریخچه روابط ایران همیشه وجود داشته است. ضمن این که در تقسیم بندی هایی که در دنیای امروز داریم، به لحاظ جغرافیایی نیز سنخیت های فرهنگی را می توانیم بین کشورمان و کشورهای آسیایی مشاهده نماییم که این مسئله زمینه کار و همکاری جدی تر را فراهم می آورد.
بسیاری از کشورهای آسیایی، هم دین ما هستند ازاین رو فرهنگ اسلامی زمینه دیگری برای این روابط به وجود می آورد. در مجموع اشتراکاتی که به لحاظ فرهنگی، اعتقادی و نزدیکی از نظر مسافت و تاریخچه در روابط با کشورهای آسیایی داشتیم، چشم انداز خوبی را برای آینده ترسیم می کند.
شرایط اقتصادی ما و کشورهای آسیایی بگونه ای است که اقتصادمان را مکمل هم می کند. خیلی از کشورها ممکنست نیاز به انرژی داشته باشند که انرژی مورد نیاز آنها را می توانیم برآورده نماییم. در حوزه های مختلفی نیاز به تولیدات آنها داریم. چه در حوزه هایی که می تواند برای صنعت ما تعیین کننده باشد و چه مواد اولیه ای که در صنایع مختلف و کشاورزی و بخش های مختلف می توانیم اقتصاد را تکمیل نماییم.
کشورهای آسیایی شرایط خاصی هم اکنون دارند. اگر بخواهیم آسیا را به سه دسته تقسیم نماییم، کشورهای آسیای مرکزی که در شمال ایران قرار گرفته اند، خاصیت های خاص خودرا دارند. عموماً آنها تولید کننده غلات بودند و منبع عظیم نفت و گاز را داشتند، اما برای توسعه روابط بین المللی، دسترسی به آب های آزاد نداشتند. ضمن این که کالاهای زیادی مورد توجه و نیاز آنها است که با عنایت به این که ایران در محل تلاقی کریدورهای شمال، جنوب، شرق و غرب قرار گرفته است، بهترین راه دسترسی به بازارهای کشورهای آسیایی است.
در منطقه آسیای غربی نیز همسایگانی داریم که زمینه همکاری بسیار وسیعی با آنان وجود دارد. بازارهای بزرگی مثل افغانستان، پاکستان، ترکیه که می توانیم از مزیت های مشترک با آنها، روابط تجاری را توسعه دهیم.
دسته سوم کشورهایی هستند که در آسیای دور قرار دارند و ظرفیت های بسیار بزرگی در میان آنها وجود دارد که مهم ترین آنها چین است که در حوزه های مختلف می توانیم نیازهای همدیگر را برطرف نماییم.
با یک نگاه کلی، آسیا با یک بازار بسیار بزرگ با وجود کشورهای چین، هند، اندونزی و پاکستان و با جمعیتی بیش از سه میلیارد نفر در اختیار ما قرار می دهد که زمینه های مشترک فرهنگی و اعتقادی با تعدادی از این کشورها و سابقه تاریخی، بهترین بستر را برای همکاری تجاری با ما را فراهم می آورد.
پیشینه تاریخی را در کجا می بینید؟ اگر ممکنست این مورد را در زمینه سیاسی و امنیتی توضیح بدهید.
توسلی: با عنایت به تقسیم بندی قاره ها، در منطقه ای قرار گرفته ایم که به گونه ای لزوماً و ضرورتاً از لحاظ تاریخی با هم ارتباط داریم. از طرفی این حوزه محل دخالت کشورهای اروپایی بوده است. استعمار بیشتر در زمینه ما و بخشی هم در آفریقا ورود پیدا کرد و انگلیس نیز بیشتر در زمینه آسیایی، خصوصاً در هند حضور پیدا کرد.
اسلام شرایط جدیدی را برای همسایگی و همکاریهای اسلامی در زمینه ایدئولوژیک و اسلامی فراهم نموده است. بطورمثال اندونزی با ۲۶۰-۲۷۰ میلیون جمعیت در آسیا را داریم که ظرفیت بسیار بالایی است. اندونزی هیچ گاه وارد بحث های تکفیری نشد و ظرفیت بسیار بالایی است. در بحث های اقتصادی هم علاوه بر چین، کشورهایی که در آسیای دور مانند سنگاپور هستند، همین ظرفیت را بوجود آورده اند.
در حوزه قدرت از ۵ کشور بزرگ دنیا، دو کشور چین، روسیه در آسیا قرار گرفته است. این ها به گونه ای در معادلات کلان بین المللی در بحث قدرت، همیشه با غرب رقابت داشتند. کشورهای دیگر هم که از این ظرفیت قدرت هسته ای در شورای امنیت برخوردار نیستند تلاش کردند که به گونه ای متصل شوند. بدین سبب حضور این دو قدرت در منطقه سبب شده یک سری معادلات امنیتی در منطقه شکل بگیرد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم روسیه مخالف حضور امریکایی ها در منطقه است و قضایای اتفاق افتاده در اوکراین و قضایایی که در منطقه شاهد آن بودیم، نشان داد که روسیه مانع ورود کشورهای دیگر و قدرت های بزرگ که رقیبشأن است، می باشد و حضور آنها را در منطقه تحمل نمی کند اما آنها به شدت به حوزه قدرت این دو کشور نزدیک می شوند و در جریان سوریه نیز حاج قاسم سلیمانی زمانی توانست روس ها را برای حضور در سوریه قانع کند که اشاره نمود اگر نتوانید با آمریکایی ها و حامیان آنها مقابله کنید، باید در حیات خلوت خودتان در روسیه با آمریکایی ها بجنگید.
چین از ابزار اقتصاد برای مدیریت صحنه ی بین المللی استفاده می نماید چین بیشتر در زمینه اقتصاد بازی قدرت را مدیریت می کند و نزدیک به اول شدن در قدرت اقتصادی در دنیا شده است و از همان ابزار اقتصادی برای مدیریت قدرت در صحنه بین المللی استفاده می نماید. این ها ظرفیت های همکاری جدیدی را بین کشورهای آسیایی همچون ایران بوجود آورده است.
به نظر شما توسعه روابط با شرق و شعاری که ابتدای انقلاب بعنوان جان مایه انقلاب اسلامی عنوان شد تحت عنوان «نه شرقی، نه غربی» را زیر سوال نمی برد؟
مهمانپرست: شرایط امروز با شرایط ۴۳ سال پیش که انقلاب صورت گرفت از لحاظ تحولات در عرصه بین المللی تغییراتی کرده است. در آن مقطع ما یک جنگ سردی بین بلوک های شرق و غرب داشتیم. کشورها عموماً یا وابستگی جدی به بلوک شرق و یا بلوک غرب داشتند و تقریباً کشوری که بخواهد مستقل از این دو گروه ادامه حیات دهد، قابل تصور نبود. با این شعار «نه شرقی، نه غربی» انقلاب ما مسیر خودرا به مفهوم این که نمی خواهد جزو بلوک شرق و غرب قرار بگیرد و استقلال خودرا پیش بگیرد، دنبال کرد.
بعد از فروپاشی شوروی و منتفی شدن بحث دو قطبی، نظریه های جدیدی پیدا شد و قدرت های جدیدی در عرصه بین المللی ظهور پیدا کردند، مفهوم جنگ سرد به مفهوم قدیم را کنار گذاشت؛ دنیای امروز یعنی دنیایی که قدرت های نوظهور دارد. چین تبدیل به یک قدرت تعیین کننده شده است، هند کشوری با ظرفیت است و کشورهایی مثل برزیل و آفریقا جنوبی و در منطقه خودمان کشورهای مختلفی هستند که رشد کردند و مجموعه هایی که همکاریهای چند جانبه را در دستور کار قرار دادند، تبدیل به یک قدرت شدند. مجموعه هایی که وقتی در کنار هم قرار می گیرند، تبدیل به یک قدرت می شوند.
اصل و پایه روابط خارجی در هر کشوری منافع ملی است بدین سبب تصور جنگ سرد و این که همکاری با شرق یا غرب به مدلول وابستگی است باید در ذهن عوض شود. اصل و پایه روابط خارجی در هر کشوری منافع ملی است. در ایران نیز همچنین است. باید بتوانیم از هر ظرفیتی، در هر جایی برای توسعه منافع ملی استفاده نماییم. این بدان معنا نیست که اگر تصمیم گرفتیم از ظرفیت های کشورهای شرقی مثل چین، آسه آن، کره، هند و کشورهای همسایه بهره ببریم، خودمان را از کشورهایی که در مناطق دیگر وجود دارند، محروم می نماییم که اصلاً این طور نیست. ما باید برای روابط با همه کشورهای مؤثر دنیا برنامه های راهبردی و استراتژی داشته باشیم و منافع خودرا تعریف نماییم. در میان این کشورها می توان کشورهای غربی و کشورهای تأثیر گذار اروپایی باشد که جزو حوزه منافع ملی ما تعریف می شوند. در آفریقا نیز می تواند کشورهای مفیدی باشند که برای منافع ملی ما تأثیرگذار است. در آمریکای لاتین نیز می توانیم همین را تعریف نماییم.
بنابراین سفارش اکید این است که ذهن را از جنگ سرد و دعوای بلوک شرق و غرب و آمریکا و شوروی سابق خارج نماییم و برای کسب حداکثر منافع ملی از همه ظرفیت ها در هر جایی که امکان پذیر است، استفاده ببریم. بطور قطع سوابق کشورهای آسیایی و کشورهای شرقی با عنایت به وضعیت سیاسی و بین المللی امروز، زمینه بهتری را فراهم می آورد و این موجب می شود به دلیل اشتراکات بیشتری که داریم توجه بیشتر و بهره برداری بیشتری داشته باشیم.
اگر کشورهای اروپایی در سیاستگذاری خود به استقلال برسند و دست از وابستگی و پیروی یک جانبه از آمریکا بردارند، هویت مستقل برای خودشان تعریف کنند، اروپا می تواند شریک خوبی برای ما باشد.
اروپا و غرب خودرا از ظرفیت های موجود در ایران محروم کردند در تعریف روابط باید ببینیم چه منافعی را می توانیم برای هر دو طرف به وجود بیاوریم و به چه شکلی می توانیم همدیگر را کامل نماییم. در اروپا بسیاری از نیازهایی که برای تقویت نیروی داخلی داریم، مثل مواد اولیه و ماشین آلات و دانش فنی استفاده نماییم و در مقابل، آنها بسیاری از نیازهایی که در زمینه انرژی و محصولات و فرآورده های نفتی و معادن بزرگ در کشورشان دارند و مورد نیاز آن هاست را برآورده نماییم. این اروپایی ها و غربی ها هستند که خودشان را از ظرفیت های ایران و کشورهای مهم که در منطقه ما است، محروم می کنند.
همانطور که در ارتباط با چین یک همکاری بلندمدت ۲۵ ساله را طراحی کردیم و عده ای این توافق و تفاهم کلی را به مفهوم وابستگی به چین تعریف کردند و عده ای گفتند ما همه چیز را با کشور چین طراحی می نماییم و نیازی به کشورهای غربی نداریم که البته این تعریف درستی نیست. ما حداقل باید با ۲۰ -۳۰ کشور مؤثر و مهم دنیا روابط استراتژیک را تعریف نماییم و حتما با چین و روسیه و هند و ژاپن و کره و کشورهای همسایه مثل ترکیه، عراق و پاکستان و کشورهای اروپایی مثل فرانسه، آلمان و ایتالیا، اسپانیا و آفریقای جنوبی، برزیل و ایتالیا ارتباط داشته باشیم.
در حال حاضر با عنایت به مسائل سیاسی به وجود آمده و فشاری که آمریکایی ها بر ایران تحمیل کردند، بحث تحریم ها و وابستگی شدید اروپایی ها و عدم توان و عجز در جبران خلاء آمریکا موجب شد غرب و دنیای غرب نتواند ظرفیت لازم را برای همکاری با ما ایجاد نماید. هر زمان این ظرفیت ایجاد شود ما می توانیم با تمام کشورهای مهم دنیا روابط خودمان را گسترش دهیم.
به توسعه متوازن دیپلماسی و بحث دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران به سایر مناطق اشاره شد، شما چه فرصت هایی را در توسعه متوازن دیپلماسی می بینید؟
توسلی: وقتی حضرت امام می فرمایند «نه شرقی، نه غربی» به این معنا نیست که ما نه با شرق و نه با غرب رابطه داشته باشیم. بلکه به این معناست که تأثیری بر سیاست های ما ندارند. مانند آنچه در مباحث کلان تصمیم سازی و تصمیم گیری آن طور که در زمان شاه بود و مستشاران خارجی و امنیتی خواسته های خودرا تحمیل می کردند، و در تصمیم گیری های عرصه بین المللی و داخلی نظر آنها لحاظ می شد، سفارت ها به مسئولان ما دیکته می کردند مطلبی را بگویید یا نگویید، فلان کار را انجام بدهید یا ندهید.
از گسترش روابط با شرق هم الان با چین و روسیه تعاملات بیشتری داریم و ما ظرفیت های بسیار گسترده ای داریم که می توانیم از آن ظرفیت ها در زمینه اقتصاد، سیاست و … استفاده نماییم.
در همسایگان ظرفیت های بسیار خوبی برای ما فراهم گشته است. زمانی عراق در اختیار صدام بود و دشمن ایران بود و ۸ سال جنگ را به ما تحمیل کرد. افرادی که در آنجا حاکم هستند، هم به لحاظ مذهب، ایدئولوژیکی، اعتقادی و سیاسی به گونه ای با ما همسو هستند و علاقمند به توسعه همکاری با ما در شمال و جنوب و غرب عراق هستند.
از طرفی تمام زیرساخت های این کشور به علت حضور آمریکایی ها و انگلیسی ها و اقدامات ناجوانمردانه آنها که در مدت زمان حضورشان در عراق انجام دادند، بجای بازسازی تخریب شده است. این مسئله برای ما یک فرصت آماده برای یک کار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جهت حضور در صحنه های بین المللی فراهم نموده است تا بتوانیم با سازمان های بین المللی همسویی داشته باشیم.
در حوزه شامات، یک زمانی لبنان در اختیار فرانسوی ها بود و سعودی ها بیشترین حضور و نفوذ را داشتند. الان به برکت حضور انقلاب اسلامی و صدور انقلاب، جایگاه بسیار بالایی در لبنان داریم و توانستیم یک جریان بسیار قدرتمند مثل حزب الله را در آنجا ایجاد نماییم که در معادلات داخل لبنان و منطقه تأثیرگذار است و مانع توسعه جنگ های منطقه ای شده است.
قدرت جریان حزب الله در منطقه چیزی نیست که کسی بتواند در زمینه امنیت و چه در سیاست آنرا انکار کند و جریان بسیار قدرتمندی بوجود آمده است. این جریان قدرتمند که در آنجا ایجاد شده، ظرفیت هایی را در بخش سیاسی، اقتصادی و هماهنگی های امنیتی و… برای ما در لبنان فراهم نموده است. مقاومت خودش را در سوریه نشان داد و ظرفیت دیگری را پس از حضور داعش برای ما ایجاد کرد. سوریه یک کشور مسلمان آسیایی که در منطقه ما قرار گرفته است و ما توانستیم به آنها کمک نماییم و شهید دادیم و با حضور بزرگواران و سردارانی مثل شهید سردار قاسم سلیمانی توانستیم جبهه ای که می توانست به جهان اسلام لطمه جدی بزند، منطقه را کلاً به هم بزند، اقدام جدی انجام دهیم و مانع از اقدامات غربی ها و دشمنان اسلام شویم.
بعد از آن اقدامات داعش و جریان های تروریستی که انجام شد، زیرساخت های کشور نابود شد و حاکمیت و مردم سوریه علاقمند هستند که ایرانیان در ساخت آنجا کمک نماید. این ظرفیت بسیار جدیدی را برای ما فراهم نموده است. مشکل ما در داخل خودمان است که این ظرفیت را ایجاد نماییم، درحالی که این ظرفیت کاملاً برقرار است.
در حوزه شرق نیز افغانستان یک حوزه تمدنی برای ما است. پس از جریاناتی که توسط آمریکا در آنجا شد، ظرفیت های جدیدی برای ما به لحاظ فرهنگی و زبانی به وجود آمد. اشتراکات زیادی با افغانی ها داریم و فرصت های خوبی در آن جا برای همکاریهای دو کشور به وجود آمده است.
از طرفی پاکستان را داریم که کشوری بسیار بزرگ و قدرتمند است و تقریباً هسته ای است و ظرفیت بزرگی دارد. آسیای مرکزی و قفقاز ظرفیت های دیگری است. در بحران ها و دعوای بین آذربایجان و ارمنستان فرصت برای جمهوری اسلامی ایران به وجود می آید. نه این که ما دنبال فرصت هستیم. بطور طبیعی این فرصت ها ایجاد می شود چون شما کشوری هستید که به شکل بی طرف هستید و هم ارمنستان و هم آذربایجان می خواهند که با شما کار کنند و بدین سبب می توانیم از این ظرفیت استفاده نماییم و کردیم. تاجیکستان، ازبکستان همچنین و روسیه در زمینه اقتصاد و قدرت جهانی و ابرقدرت جهانی، علاقمند است که یک سری از کشورها را در عرصه بین المللی همسویی و همراهی کند و بطور قطع کشوری با اهمیت تر از ایران در منطقه وجود ندارد.
چین به دنبال اقتصاد است، پرسرعت ترین اقتصاد جهان را مدیریت می کند و در ۳۰ سال قبل اقتصاد چین بطور متوسط سالیانه ۱۰ درصد رشد داشته است. اقتصاد چین در سال ۲۰۱۹، ۱۴.۲ تریلیون دلار بود که رقم بسیار قابل توجهی است و تقریباً به آمریکا که ۱۶-۱۷ تریلیون دلار بود نزدیک می شود و شانه به شانه آمریکا در زمینه اقتصاد بین الملل کار می کند.
بازار ایران بسیار وسیع و آماده برای اقتصاد چین است و از سویی سیاست هایی که آمریکایی ها و اروپایی ها در پیش گرفته اند و مردم و دولت را علاقمند کردند. وقتی یک جنس را ندهید چین آنرا تامین می کند و از سویی از ظرفیت حضور ایران در همین بازارها استفاده می نماید. چین علاقمند است از حضور در افغانستان، هند و سوریه و لبنان استفاده نماید و بتواند در زمینه منطقه ای و قلمرو ژئوپلتیکی ما استفاده نماید.
در رابطه با هند که در بحث فناوری اطلاعات قدرت برتری است و در دنیا کار می کند. شرایط جدیدی را برای ما در زمینه ی مکران فراهم نموده است و ارتباط ما با اقیانوس هند و دریاها شرایط جدیدی را برای ما بوجود می آورد. الان می فهمیم نگاهی که مقام معظم رهبری چند سال قبل در خصوص حضور در عرصه دریاها داشتند، چه مدلول می دهد. فرصت و شرایط برای حضور ما و تامین منافع ملی چه در زمینه اقتصادی و چه سیاسی و چه امنیتی در عرصه بین المللی و منطقه ای برقرار است به شرط آنکه خودمان بخواهیم.
به توسعه دیپلماسی همسایه اشاره شد، به نظر شما چه ظرفیت هایی برای خنثی سازی تحریم ها در همسایگان ما وجود دارد.
مهمانپرست: زیاد اشاره شده که ما در اطرافمان ظرفیت های زیادی همچون مشترکات فرهنگی، اعتقادی، تاریخی و شرایط اقتصادی که می تواند ما را مکمل هم کند وجود دارد و این برای برای ما فرصت است. یا اتفاقاتی که در عرصه بین المللی افتاد و فرصت جدیدی را پدید آورد؛ بطورمثال فروپاشی شوروی دنیای جدیدی را جلوی ما بعنوان کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز گذاشت یا اتفاقات منطقه که با تلاش کشور ما و رشادت سرداران رشید کشورمان مثل سردار سلیمانی توانستیم تروریسم در منطقه را از بین ببریم که در حقیقت یک فرصتی به نام عراق، سوریه، لبنان و کشورهای دیگر را در اختیار ما قرار داد.
مشکل دیگری داریم و باید بعنوان اولویت به آن دقت نماییم. این که چرا از فرصت هایی که به وجود می آید نمی توانیم استفاده نماییم. چرا هزینه های زیادی را پرداخت می نماییم، اما دستاوردهای اقتصادی کمتری داریم و کشورهایی که هزینه ای نداده اند در جای ما قرار می گیرند. چرا باید در ترکیه، سوریه، عراق و کشورهای اطراف ما که بازار بسیار جذابی دارد، به گونه ای که شایسته است حضور نداشته باشیم و بطورمثال بازارهای منطقه ای را کشورهای دیگر در دست بگیرند.
ما ضعفی در درون داریم که باید آنرا سریعاً جبران نماییم. اولاً ساختار اقتصادی کشور باید گرفتار یک جراحی شود و ظرفیت لازم برای تحرک و نشاط را فراهم آورد. همان چیزی که مقام معظم رهبری به آن اشاره فرمودند. یک ساختار دولتی بسیار سنگین و پرهزینه داریم که بطور طبیعی اقتصاد داخل کشور را دولتی کرده است. وقتی اوضاع اقتصادی کشور را ارزیابی نماییم، می بینیم در ردیف های بودجه، بودجه ای که مربوط به شرکت های دولتی می شود بین ۲ تا ۳ برابر ردیف عمومی بودجه دولت می باشد و اصلاً نسبت درستی نیست و نشان داده است اقتصاد ضعف های بزرگ دارد و حتما باید بدنه دولت کوچک شود و اقتصاد دولتی باید تبدیل به اقتصاد بخش دولتی و با انگیزه شود تا بجای این که کسری بودجه داشته باشیم توانایی اقدامات جدیدی برای رشد و توسعه کشور داشته باشیم. در نتیجه بخش مهمی که نیاز به توجه جدی دارد به جهت اینکه آماده بهره برداری از ظرفیت های همسایگان شویم این است که در داخل کشور باید ساختارهای اداری و اقتصادی را به سرعت اصلاح نماییم.
در دیپلماسی اقتصادی ما با کشورهای دیگر ضعف های جدی داریم، نخستین ضعف این است که ساختاری در دیپلماسی اقتصادی نداریم
مشکل دوم که خلاء آن بصورت جدی احساس می شود و خیلی سریع باید برای آن چاره ای اندیشیده شود، بحث دیپلماسی اقتصادی می باشد. در دیپلماسی اقتصادی یعنی تنظیم روابط تجاری و اقتصادی ما با کشورهای دیگر ضعف های جدی داریم. نخستین ضعف این است که ساختاری در دیپلماسی اقتصادی نداریم و خیلی از سازمان و نهادها و وزارتخانه ها در دیپلماسی اقتصادی نقش آفرین هستند اما جایگاه ندارند و هماهنگ نیستند. بطورمثال فرض کنید وزارت صمت ممکنست به این نتیجه برسد که برای تنظیم بازار داخل یک محصول کشاورزی را وارد کند. وزارت جهاد کشاورزی مسئولیت اصلی خود می داند که محصول را تولید نماید. در کجا باید با هم هماهنگ شوند. کشوری که الان گرفتار کمبود منابع آب است و در عرصه بین الملل بحران آب را بعنوان یکی از جدی ترین بحران ها در آینده نزدیک پیش روی ما قرار داده است، کجا باید تصمیم گیری شود که چه محصولی را باید تولید نماییم، چه محصولی را باید کشت فراسرزمینی نماییم و چه محصولی را وارد نماییم. یا بطورمثال در بحث های مربوط به انرژی کجا باید تصمیم گرفته شود که اگر با کشوری در حوزه تجارت انرژی نفت و گاز معاملات بزرگ انجام می دهیم، بهره سیاسی هم کامل در کنارش ببریم.
اگر یک بازار بزرگی برای محصولات کره ای در کشور ما فراهم می شود، کجا باید از این ظرفیت کار تجاری در بقیه بخش ها بهره ببریم و منافع اقتصادی خودرا تعریف کنیم؟ متوجه می شویم یک ناهماهنگی بین دستگاههای مختلف وجود دارد. هر کدام می خواهند فعالیتهای مثبت اقتصادی در عرصه سیاست خارجی داشته باشند ولی چون هماهنگ نیستند ما نمی توانیم به شکل کامل از آن بهره ببریم و گاهی همدیگر را خنثی می نماییم.
اولین کار این است که ساختار دیپلماسی اقتصادی را تعریف نماییم. در این ساختار نهادهای دولتی هر کدام باید وظیفه شأن مشخص شود. بطورمثال وزارت اقتصاد ممکنست بگوید قسمتی از آن به گمرک مربوط می شود. گمرک باید چه قوانینی را برای صادرات و واردات داشته باشد که منجر به تقویت تولید شود و مشوق صادرات باشد؟ بطورمثال در بحث مالیات بر ارزش افزوده برای جنس های صادراتی می خواهیم معافیت های مالیاتی بدهیم و مالیات را برگردانیم. وقتی می بینیم خیلی از تولید کنندگان و صادر کنندگان گرفتار مشکل هستند، ممکنست به این نتیجه برسیم که از ابتدا از آنها مالیات گرفتن نشود تا این که بعدها بخواهیم برگردیم.
بخش خصوصی ما بصورت سنتی در واردات تخصص داشته است و در صادرات تخصصی ندارد در جایی مجلس نقش دارد و باید قوانین را بررسی کند و ببیند کجا قوانینی که از قبل داشتیم، مانع یک کار تولیدی و صادراتی مطلوب ما است. اگر مقام معظم رهبری فرمودند مانع زدایی یک بخش ممکنست قوانین زائدی باشد که ما داشتیم. یک بخش ممکنست خلاء یک سری قوانین و مشوق ها باشد که مجلس هم نقش دارد. بخش خصوصی هم باید کاملاً با نهادهای دیگر هماهنگ باشد و بداند در چه زمینه ای وارد شود و نیازهای اصلی کشور را برطرف کند. بخش خصوصی ما بصورت سنتی در واردات تخصص داشته است و در صادرات تخصصی نداشته است.
شرایط کشور اینگونه است که باید هم اکنون تولید در داخل را تقویت نماییم و محصولات صادراتی داشته باشیم. باید نگاه مدیران تجاری ما در بخش دولتی و خصوصی هم عوض شود و نگاه حرفه ای و به روز باشد و نیازهای عرصه های صادراتی را هم بدانند.
اگر بخواهیم این ساختار را تعریف نماییم که در آن نهادهای دولتی، مجلس و بخش خصوصی هست و آن هماهنگی باید بین آنها تعریف شود و وظیفه مشخص شود، چه کسی باید رهبری دیپلماسی اقتصادی را داشته باشد و آنرا مدیریت و رهبری کند؟ اگر می گوئیم دیپلماسی اقتصادی اولویت اصلی ماست و باید از ظرفیت های همسایگان استفاده نماییم به این دلیل است که می خواهیم شتاب و جهشی در توسعه روابط ایجاد نماییم. باید بدانیم دستگاههای مختلف برای تقویت تولید چه نیازهایی دارند و چه ظرفیت هایی برای صادرات دارند.
بخش خصوصی در چه زمینه ای می تواند فعال شود و در چه زمینه ای باید تقویت شود و میدان داده شود؟ چه کسی باید شرایط را فراهم کند؟ معرفی ظرفیت هایی که در داخل کشور داریم در خارج از کشور بر عهده کیست؟ سفارتخانه ها و رایزن های فرهنگی و تجاری ما چه نقشی دارند؟ به چه شکل باید بازارهای بیرونی را به داخل معرفی کنند و بگویند چیزهایی که در داخل برای تقویت تولید می خواهیم و کمبودهایی که داریم در کدام بازار بهتر و مناسب تر درحال تامین است.
اگر مقرر است صادر کننده ما در بازارهای صادراتی حضور پیدا کند، به چه شکل می توانیم کمک نماییم تا با رقبای قوی خود رقابت کند. بطورمثال صادر کننده ما در بازار صادراتی می رود، قیمت تمام شده جنسی که می برد ۵ دلار می شود و رقیب از کشور همسایه با ۴ دلار عرضه می کند، وقتی شما بررسی می کنید می بینید در داخل آن کشور از تولید کننده حمایت شده و یارانه مشوق صادراتی داده شده است و در کنار آن در تفاهمنامه ها و موافقت نامه ها بین کشورها، وزارت خارجه آن کشور قرارداد تعرفه ترجیحی امضا نموده است و قرارداد پیشگیری از تعرفه مضاعف را امضا نموده است که برای صادر کننده قیمت تمام شده در آن بازار کمتر خواهد بود و قدرت رقابت کمتر خواهد بود.
بنده احساس می کنم بزرگترین و با اهمیت ترین کار این است که دیپلماسی اقتصادی را خوب تعریف نماییم. وظایف هر بخش را تدوین نماییم. یک ساختار بسیار دقیق برای آن ایجاد نماییم که در این ساختار تمام هماهنگی ها بین نهادهای دولتی، مجلس و بخش خصوصی تعریف شود. نقش رهبری این دیپلماسی اقتصادی را برای وزارت امور خارجه به خوبی تعریف نماییم و مشخص نماییم.
باید دیپلماسی اقتصادی را خوب تعریف نماییم. وظایف هر بخش را تدوین نماییم. یک ساختار بسیار دقیق برای آن ایجاد نماییم که در این ساختار تمام هماهنگی ها بین نهادهای دولتی، مجلس و بخش خصوصی تعریف شود وزارت خارجه باید دو کار بزرگ انجام دهد و یکی از آنها این است که ساختار خودش را دقیقاً متناسب با نیاز اصلی کشور که دیپلماسی اقتصادی می باشد، طراحی کند. همه معاونت های وزارت امور خارجه باید کار اصلی خودشان را اقتصادی بدانند. اگر چند معاونت اقتصادی داشته باشید و هر معاون وزیر امور خارجه که ۲۰-۳۰ کشور را زیر نظر دارد اولویت اصلی خودرا اقتصادی بداند برای اینکه تعریف روابط سیاسی بدون دیپلماسی اقتصادی معنایی ندارد. زمانی می توانید بگویید روابط پایدار و خوب با یک کشور داریم که منافع اقتصادی برای آن تعریف شده باشد. اگر تعدادی از کشورها خودشان معافیت تحریمی از آمریکا می گیرند دلیل آن این است که منافع تجاری دارند. به خاطر منافع خودشان می روند تا در مورد فشارهای سیاسی چانه زنی کنند.
ما باید در روابط با کشورها، روابط اقتصادی را در اولویت قرار دهیم و در ساختار وزارت خارجه ترتیبی به وجود آید که بدنه خودش را موظف به این کار بداند. ضمن این که احتیاج داریم مدیران وزارت امور خارجه، سفرا و کارشناسان دوره های به روز دیپلماسی اقتصادی را گذرانده باشند و توانایی تجارت بین الملل و خارجی و سرمایه گذاری داشته باشند.
باید به رایزنی های تجاری هم توجه گردد. متأسفانه تعریف درستی از آن نداریم و فکر می نماییم رایزن تجاری کسی است که باید از وزارت صمت بعنوان کارمند اعزام شود و وظایفی انجام دهد. ما نباید حتما کارمند وزارت تجاری و کارمند دولتی را اعزام نماییم. ما نیاز به کسانی داریم که تجارت بین الملل را بفهمند؛ در کشوری که بازار هدف ماست، آشنایی و ارتباطات خوب و فعالی داشته باشند. فعالیت مؤثر در روابط تجاری و سیاسی داشته باشند و بهترین رایزن های تجاری و سفرای خارجی ما خواهند بود. بطورمثال فرض کنید در یک کشور یک شرکت راهسازی دارید. چند سال در یک کشور بوده و فعالیت خوبی انجام داده و توانسته درآمدزایی کند و پروژه های خوبی را اجرائی کند. اعتماد کشور را به دست آورد و ارتباط خوبی با مقامات برقرار کرده و این بهترین مشاور، رایزن و سفیر ما هم است. درجای دیگر ممکنست کسی دیگر این کار را انجام داده باشد. ما از همه ظرفیت ها، افراد و شرکتها به ویژه در بخش های خصوصی که موفق بودند و بازار را می شناسند، زبان، ادبیات، فرهنگ و اقتصاد آنجا را به خوبی می شناسند باید بهره ببریم.
ظرفیت های زیادی برای توسعه روابط با همسایگان و کشورهای آسیایی و مناطق دیگر وجود دارد. کشور ما کشور بزرگ و مستعدی است اما باید ابتدا ضعف های درونی را برطرف نماییم. ساختاری که می تواند شتاب حرکت ما را افزایش جدی دهد را طراحی نماییم و ساختار اداری و اقتصادی کشور تغییر بزرگ کند و اقتصاد ما باید به اقتصاد متکی به بخش خصوصی شود، فعالیت و درآمدزایی کند و هزینه های دولتی باید به شدت کاهش پیدا کند.
مجلس یازدهم تا حالا چه اقداماتی برای توسعه دیپلماسی متوازن و توسعه دیپلماسی با شرق داشته و چه برنامه هایی در دستور کار دارد؟
توسلی: بحث قانونی که برای مجموعه شرکتها و گرفتن مجوزها تصویب گردید (اگر شرکتی قرار بود مجوز بگیرد باید چندین ماه و سال تلاش می کرد تا مجوز می گرفت) در چندین جلسه فشرده و سخت باوجود کشمکش های موجود این مورد تصویب گردید و کار بسیار بزرگی بود. از طرفی مجلس شورای اسلامی بحث طرح راهبردی هسته ای را تصویب کرد و برای دولت و وزارت امور خارجه ریل گذاری کرد که در زمینه هسته ای به گونه ای پیش بروید که هم عزت ملی حفظ شود و هم بر طبق عزت و مصلحت بتوانید کار را جلو ببرید و نباید عزت ملی را قربانی خیلی مسائل کنید. قانونی که در مجلس تصویب گردید فرصت مغتنمی را برای دولت ایجاد کرد.
از طرفی در مجلس شورای اسلامی بحث کمیته دیپلماسی اقتصادی را داشتیم که جلسات مختلفی را با وزارتخانه ها برگزار می نماییم تا وزارتخانه ها از ظرفیت های موجود استفاده کنند. معاونان وزارتخانه ها را خواستیم و آنها آمدند و بحث هایی که تا به الان کوتاهی شده و اقدام نشده بود در دست رسیدگی است. درباب گردشگری نیز چندین بیمارستان در دستور کار داریم و خیلی از کشورهای همسایه ما علاقمند هستند که درمان را در اینجا انجام دهند که به لحاظ اقتصادی به نفعشان است؛ برای اینکه هر عمل جراحی در اروپا، ۳۰ هزار یورو هزینه دارد. اگر هزینه های رفت و آمد و اسکان و غیره را هم در نظر بگیریم ۴۵ هزار یورو می شود. همین جراحی را در جمهوری اسلامی ایران باکیفیت خوب و با مبلغ ۵ هزار یورو می توانند انجام دهند. اما این ۵ هزار یورو برای اقتصاد ما مهمست و در عین حال برای او هم کمک بزرگی است. البته ما زیرساخت ها را متأسفانه فراهم نکردیم.
فرضاً در زمینه کشاورزی خیلی از کشورهای مسلمان در اروپا ممکنست خیلی کارها را انجام دهند اما وقتی بحث خوردن گوشت می شود، گوشت حلال می خواهند. چه جایگاهی در جمعیت ۳۰۰-۴۰۰ میلیونی اروپا برای تامین گوشت حلال داریم؟ عملاً وزارت جهاد کشاورزی چه جایگاهی دارد و در جایگاه خود قرار نگرفته است. آنها را تحریک و تشویق می نماییم که از این ظرفیت ها استفاده کنید.
در بحث کشاورزی هم که الان تحریم نیست و ما می توانیم چه به لحاظ کشت فراسرزمینی ارز آوری نماییم و کار نماییم. در حقیقت باید اول مسائل داخلی خودمان را درست نماییم. وقتی فلفل دلمه برای روسیه صادر می نماییم و روسیه ۲۰ بار تذکر می دهد که این کود و سمی که شما استفاده می کنید، درست نیست؛ چندین بار تذکر می دهد و ساختار استاندارد کشور و وزارت جهاد کشاورزی ما نمی تواند آنرا اصلاح نماید و یک باره بسته می شود و عملاً اقتصاد شما به خاطر عملکرد وزارت جهاد کشاورزی لطمه دیده است.
در خصوص انرژی، کشورهای همسایه به ویژه عراق و افغانستان و یا حتی ترکیه در بحث انرژی گازی علاقمند به همکاری با ما هستند. زمانی که عراق نیاز به برق دارد و در تابستانی که ۵۰ درجه حرارت دارد، نمی توان برق را برای آنها قطع کرد و در زمستان که ما نیاز به برق نداریم، به آنها برق بفروشیم. حاکمیت عراق هم نیاز دارد که انرژی مردم خودرا تامین کند. بدین سبب اگر این نیاز را با شما تامین نکند به سراغ کشورهای دیگر می رود. چه بسا که الان عراق انرژی خودرا از کشورهای عربی تامین می کند.
در بخش های مختلف دستگاه ها را تشویق می نماییم که بتوانند از ظرفیت های موجود در کشور استفاده کنند. سازمان توسعه تجارت بدون اتاق تعاون نمی تواند زیاد کار کند. همه اینها بدون هماهنگی با وزارت امور خارجه نمی توانند کاری بکنند. اگر اقتصاد و وزارت اقتصاد برای بحث مالیات و سرمایه گذاری خارجی برنامه نداشته باشد نمی تواند سرمایه گذاری کند و اگر بورس ما ناهماهنگ کار کند و نتوانیم این مجموعه ها را با هم مرتبط نماییم، اقتصاد مجموعه ای از هماهنگی هاست. اگر این دستگاه هایی که هستند چه در زمینه سیاستگذاری و چه در زمینه قانونگذاری (بخشی از سیاست ها در مجلس تصویب نمی گردد و شورای امنیت ملی یا دولت تصویب و ابلاغ می کند و بخشنامه می دهد) این سیاست هاست و قوانینی که مجلس تصویب می کند، مقرراتی که دولت تصویب می کند بصورت هم پوشانی باشد نه خنثی کردن همدیگر!
الان مجلس قانونی را تصویب می کند که با مقررات دولت همخوانی ندارد. عملاً می بینید به جایی نمی رسد. قانونی که برای گمرک تصویب شده موضوعی را دنبال می کند و از سویی دولت بخشنامه ای می دهد که صورت نمی گیرد. صدها هزار کالا در گمرک می ماند و از سویی ناهماهنگی به وجود می آید.
سیاست مجلس در بحث دیپلماسی اقتصادی، هماهنگی دستگاههای مختلف است سیاست مجلس این است که از بحث دیپلماسی اقتصادی استفاده نماید و دستگاههای نظام را تا جایی که می تواند با هم هماهنگ کند. دولت می گوید مستقل هستم و مجلس از قوه نظارتی خود استفاده می نماید و جلسات مختلفی در کمیسیون اقتصادی، بودجه و کمیسیون های نظارتی و اصل ۹۰ داریم که دوستان بیایند و مشکلات موجود در راه توسعه اقتصادی کشور را بررسی نمایند و اگر جایی نیاز به حذف قوانین زائد است، حتما این کار را انجام دهیم.
اراده مجلس این است که هم از ظرفیت خودش در زمینه قانونگذاری و پیشرفت و توسعه اقتصادی در قالب نظریه پیشرفت و عدالت نه فقط صرف توسعه استفاده نماید. در این چارچوب مجلس با تمام توان همکاری می کند چه در قانونگذاری و چه در نظارت.
منبع: آذر